بازاریابی موضوعی چالش برانگیز در زمینه فعالیت شرکت ها و موسسات تجاری است. بازاریابی برای هرگونه حرکت آگاهانه و هدفمند در بازار امروز ضرورت دارد. علاوه بر شرکت های تجاری و بازار انتفاعی، موسسه های غیرانتفاعی از قبیل موزه ها، دانشگاه ها و نهادهای دولتی و نیز کتابخانه ها، نیازمند استفاده از آمیخته بازاریابی به عنوان راهکاری موثر در زمینه ارتباط با مردم می باشند. کتابخانه عمومی، نهادی غیرانتفاعی است، اما این نهاد نیز میتواند از بازاریابی به عنوان راهکاری مورد استفاده در بخش تجاری برای پیشبرد هدف های خود استفاده نماید.
بازاریابی تلاشی آگاهانه به منظور تخصیص بهینه منابع و ایجاد نوعی تخصص در بازار است. تفاوت بازاریابی با فروش در این است که فروش به معنی فروختن کالا برای کسب منفعت است در حالیکه بازاریابی نه تنها فروش بلکه مجموعه فرایندی است که رضایت مشتری را فراهم می سازد. در واقع فروش بر نیاز فروشنده و بازاریابی بر نیاز مشتری متمرکز است.
اغلب مخاطبان بالقوه کتابخانه ها درباره مجموعه خدمات و امکاناتی که کتابخانه ها میتوانند برایشان فراهم سازد اطلاعات کافی ندارند و بازاریابی میتواند موجب افزایش استفاده از مجموعه خدمات و برنامه ها یا امکانات کتابخانه ها شود. بنابراین کتابخانه میتواند از طریق بخش هایی از بازاریابی که به تشویق مراجعان میپردازد و شامل روابط عمومی و تبلیغات و معرفی مجموعه و خدمات است، به استفاده کنندگان نشان دهد کتابخانه پدیده مطلوبی است که نمیتوانند بدون آن سر کنند.
یکی از مشکلاتی که در کتابخانه های سنتی وجود دارد این است که آنها باور دارند محصولات و خدمات آنها کافی و مطلوب است و مراجعان باید همواره به کتابخانه هایشان علاقه نشان دهند، در صورتی که این شیوه تفکر کمکی به آنها در زمینه برآوردن نیازهای امروزی نمیکند.
کتابخانه ها نیازمند طراحی شیوه هایی برای تحویل محصولات و خدمات در راستای برآوردن نیازهای جامعه کتابخوان ها هستند و ابزاری که میتواند به این مسئله کمک نماید بازاریابی است.
۱۰ علت برای انجام بازاریابی در کتابخانه ها
۱- رقابت برای بدست آوردن مراجعان
۲- رقابت برای بدست آوردن منابع
۳- حفظ ارتباط تاثیر گذار با مراجعان
۴- اثبات نقش اساسی کتابخانه ها در اشاعه اطلاعات
۵- ایجاد تصویری واقعی از سطح تخصص در کتابخانه ها
۶- آگاه شدن از منابع و خدمات کتابخانه
۷- ایجاد نقش پویا برای همگام شدن با نیازهای متغیر کاربران
۸- ایجاد امکان ادامه حیات کتابخانه ها
۹- افزایش بودجه ، افزایش استفاده از خدمات، آگاهی دادن به کاربران
۱۰- افزایش شهرت و اعتبار کتابخانه و کتابداران
موانع پیش روی بازاریابی در کتابخانه ها
اغلب کتابخانه ها به بازاریابی کتابخانه های خود نمی پردازند و شیوه های بازاریابی را نمی شناسند و در واقع نمیدانند چگونه به انجام آن بپردازند. بازاریابی نیز همانند هر فعایت اجتماعی و یا اقتصادی دیگر، ممکن است دست خوش اشتباهاتی گردد که انجام موفقیت آمیز آن را به مخاطره اندازد. خطاها و چالش های پیش رو در این زمینه عبارت است از:
۱- مدل های قدیمی
بسیاری از کتابخانه ها تنها با باید ها و نبایدها سروکار دارند. برای مثال، دانش آموزان و دانشجویان باید از کتابخانه و امکانات آن استفاده کنند، یا اساتید باید دانشجویان را برای استفاده از کتابخانه ترغیب نمایند و یا کودکان باید به کتابخانه بیایند تا چیزهایی در مورد کتاب بیاموزند و یا مدیران باید از کتابخانه برای دریافت اطلاعات مدد بگیرند.
۲- تصورهای قدیمی
این باور غلط وجود داشته باشد که کتابخانه ها برای خدمات خود به بازاریابی به هیچ خاصی نیاز ندارند، زیرا اهمیت آن در جامعه برای همگان آشکار است.
۳- انتظارات قدیمی
محدودیتی است که کتابخانه ها با ارائه منابع به شکل کلاسیک مانند کتاب و برنامه های مورد استفاده کودکان ایجاد می کنند و در فعالیت های مربوط به برآوردن نیازهای اطلاعاتی پیچیده تر تلاشی انجام نمیدهند.
۴- نبود دانش مورد نیاز در مورد بازاریابی
بسیاری از کتابخانه ها به علت نداشتن دانش کافی درباره بازاریابی و نحوه انجام آن به بازاریابی خدمات خود نمی پردازند.
۵- سردرگمی
سردرگمی در مورد مفهوم واژه بازاریابی، زیرا بسیاری از واژه های مرتبط با بازاریابی را می توان به جای یکدیگر به کار برد. مانند ترفیع یا روابط عمومی
۶- ترس و نگرانی
کتابخان ها از به کارگیری مباحث مطرح در بخش های تجاری که نیازمند صرف وقت و هزینه زیاد است، دچار ترس و نگرانی می شوند و از آن فاصله میگیرند.
۷- منفعل بودن در مقابل فعال بودن
کتابداران به جای آن که خدمات کتابخانه خود را ارائه دهند و ارزش های آن را یادآور شوند، منتظر ورود مراجعان می مانند و به جای تلاش برای برآوردن نیازهای اطلاعاتی مراجعان، تنها با امکانات موجود به سرویس دهی میپردازند.
۸- فعالیت های پیچیده و مرکب
بازاریابی برای کتابداران فعالیتی پیچیده و مرکب محسوب می شود چرا که حیطه عملکردی آن ها از محصولات و خدمات و کتاب تا اینترنت گسترده می شود.
۹- کمبود بودجه
یکی از دیگر از دلایل انجام نشدن بازاریابی میتواند کافی نبودن منابع مالی باشد.